ناآگاهی تاریخی و زوال جایگاه عقاید دینی در اندیشه امروزین ایرانشهری
نویسندگان
چکیده
تقریباً عمده روشنفکران ایران که در حوزه اندیشه امروزین ایرانشهری قلم زده اند، عقاید دینی را بسان روشنفکران اروپایی سنت روشنگری، عامل واپس ماندن قلمداد می کنند. در تاریخ معاصر ایران، عرفی گرایی دوران مشروطیت، بناپارتیسم رضاشاهی، چپ گرایی و لیبرال باوری در دوره محمدرضا شاه و حتی ملی گرایی مستقل که میراث دکتر محمد مصدق بود، نمودهایی از چنین روند و باوری به شمار می آیند؛ اما بررسی تاریخ مدرن ایران که همزاد با تاریخ مدرن اروپا در نظر گرفته می شود، نشان از همنشینی دولت با دین دارد که از سر ضرورت بوده و با اصل مصلحت دولت الفت یافته است. در نظر نگرفتن این ضرورت و مصلحت سبب شده که اندیشه ایرانشهری با وصف همه پویایی هایی که در نظریه پردازی و زمینه سازی برای آزادی خواهی، قانون گرایی، مردم سالاری و ... در روزگار معاصر داشته، نتواند منظومه های فکری مترقیانه ای برای تنظیم مؤثر روابط دولت و دین در دوران کنونی بیافریند و در حقیقت، در روند تأثیرگذاری بر مناسبات سیاسی کشور تا حد زیادی بازمانده است. این مقاله که تنظیم روابط دین و دولت را در تقویت قدرت دولت ملی در ایران مهم می داند، چرایی نادیده گرفته شدن چنین ضرورتی را مسأله مهمی در نظر می گیرد که می تواند پاسخ های متعددی داشته باشد. مقاله به عنوان یک ایده و صورت بندی تازه، «ناآگاهی اندیشه وران امروزین ایرانشهر از پیوند تاریخی سیاست با عقاید دینی» را علت مهمی دانسته و آن را مورد بررسی قرار می دهد.
منابع مشابه
اندیشه ی ایرانشهری و خواجه نظام الملک
در این مقاله اندیشهی ایرانشهری در سیرالملوک بررسی میشود. اندیشه خواجه نظامالملک آن گونه که در سیرالملوک مطرح شده است، از سیاست اندیشمندان مسلمان در دورهی میانه پیروی میکند. تجزیه و تحلیل سیرالملوک این فرضیه را توجیه میکند..
متن کاملبررسی مقایسهای مفهوم عدالت در اندیشه ایرانشهری و انقلاب اسلامی
عدالت از مفاهیم اساسی و بنیادین در اندیشه سیاسی و شیوه حکومت گری، به عنوان آرمانی بشری همواره مورد توجه و تأمل منظومههای فکری و اندیشمندان گوناگون بوده است.هدف پژوهش حاضر این است که مروری اجمالی بر سیر تحول مفهومی عدالت در چند خاستگاه اندیشهای تاثیرگذار درطول تاریخ انداخته و ضمن بررسی و تبیین جایگاه آن در دو اندیشه ایرانشهری و انقلاب اسلامی، نظرات و دیدگاههای برخی از صاحب نظران هرکدام از این...
متن کاملانسانگرایی فردوسی؛ احیای اندیشه ایرانشهری و پایان سکوت فرهنگ ایرانی
هویت و شخصیت هر ملتی در پرتو فرهنگ غنی و مترقی آن نهفته است. بنابراین اگر بیگانهای بخواهد ملتی را از نظر سیاسی اجتماعی زمینگیر کند، آسانترین راهاش هجوم به فرهنگ آن ملت است، زیرا با هجوم فرهنگی، آن ملت استحاله فرهنگی میشود و هویت و شخصیت خود را از دست میدهد. جامعه شناسان فرهنگ را دارای سه جنبه شناختی، مادی(فنی) و سازمانی میدانند که جنبه شناختی عبارت است از باورداشتها، اسطورهها، ایدئولوژ...
متن کاملاندیشه ی ایرانشهری در مثنوی شیرین و فرهاد سلیمی جرونی
بسیاری از مورخان و پژوهش گران کشورهای عرب بر آنند تا علاوه بر جعل نام خلیج فارس ، پادشاهان ایرانی هرمز را نیز عرب تبار، و فرهنگ و قلمرو پادشاهی آنان را متعلق به کشورهای عربی بدانند . از این رو لازم است تا از این پس علاوه بر شواهد و تحقیقات تاریخی ، ادبیات خلیج فارس نیز مورد بازنگری و تحلیل جدی قرار گرفته تا بی پایه بودن این ادعاها بیش از پیش آشکار گردد . بنابر همین ضرورت این مقاله یکی از آثار ا...
متن کاملتحلیل گفتمانیِ ابرگفتمان اندیشه سیاسی ایرانشهری
تحلیل گفتمانیِ ابرگفتمان اندیشه سیاسی ایرانشهری[1] الهام حسینخانی[2]- دکتر سیدجواد امامجمعهزاده[3] تلاش بنیادی این مقاله آن است که نشان دهد، اندیشه سیاسی ایرانشهری، نه تنها یک گفتمان است که پیشینه مولفههای گفتمانی را داراست، بلکه یک ابرگفتمان است، چرا که نه تنها در بیش از هزاروصد سال بقای گونه نظم محورِ آن، به صورت هژمونیک غالب بوده است، که خرده گفتمانهایِ درونیِ هنجارگرا و برابرگرایِ آن، ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های تاریخی اسلام و ایرانجلد ۹، شماره ۱۶، صفحات ۱۰۳-۱۲۲
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023